حرفهای دل
کاهی دلم برای باور های گذشته ام تنگ می شود گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم میگیرد گاهی دلم از رهگذرانی که در این مسیر بی انتها امدند و رفتندُخسته می شود گاهی دلم از راهزنانی که ناغافل دلم را می شکنند میگیرد گاهی ارزو می کنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود تا خسته شود تا بشکند... میخواهم برگردم به روزهای کودکی..... آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود..... عشق، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد ..... بالاترین نقطه زمین، شانه های پدر بود..... بدترین دشمنانم،خواهر و برادر خودم بودند..... تنها دردم ، زانوهای زخمی ام بودند..... تنها چیزی که میشکست، اسباب بازی هایم بود..... و معنای خداحافظ ، تا فردا بود
نظرات شما عزیزان:
خورشید را به من قرض میدهی ؟
از تو كه پنهان نیست
وب خیلی قشنگی داری
لینکت کردم
تووبم خط خطی های خودمومیزارم
بهم سربزن
یاحق
Power By:
LoxBlog.Com |